قابل توجه بضی ها که میگن چرا بعضی ها اگه بعضی از کارها رو کردن هنوز اون بالاها جا دارند البته که این بعضی ها قبلا در جای مهم دیگری هم بودند که با این سمتشون می شد 2تا که خدارو شکر دیگه اونجا رای نیاوردند...
حالا این حکایت رو بخونید شاید بیشتر متوجه شوید
غریبی وارد قریه ای شد و برای نماز به مسجد رفت
امام جماعت را دید یک دست و یک پا و یک گوشش بریده بود و یک چشمش از کاسه درآمده... از ریش سپیدی، علت پرسید. پیرمرد گفت : راه خطا رفت، به حکم شرع پایش را قطع کردیم. دزدی کرد، دستش را بریدیم. گوش به خطا سپرد ، گوشش را کندیم، و چشم به نامحرم دوخت، چشمش از کاسه درآوردیم. مرد طعنه زد : با این همه فضیلت، چطور امام جماعتش کردید؟ پیرمرد گفت: آخر، اگر جلوی چشممان نبود، وقت نماز کفش هامان را می دزدید!!!